آیین عشق بازی
آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست
یوسف عوض شده ست، زلیخا عوض شده ست
سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی
در عشق سالهاست که فتوا عوض شده ست
خو کُن به قایقت که به ساحل نمی رسیم
خو کُن که جای ساحل و دریا عوض شده ست
آن باوفا کبوتر جلدی که پَر کشید
اکنون به خانه آمده، اما عوض شده ست
حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق
من همچنان همانم و دنیا عوض شده ست
فاضل نظری
سلام دوست من. خوب مینویسی و میخوانی به من سر بزن و نظرت را بنویس.
[گل][چشمک]
به نام حضرت دوست [گل] در پناه حضرت دوست
دنيا هميشه عوض ميشه
همه دنیا عوض شده بود همه دنیا رنگ دیگه ای شده بود کبوتر ها آنقدر با کلاغها نشسته بودند که رنگشان بود ولی خودشان خوی کبوتر گرفته بودند ف حق داشتی مرا نشناسی آخر من عوض نشده بودم.....
[لبخند][گل]
salam,weblog khobi darin.hazeran ba shoma tabadol link konam.man shoma ro link mikonam,shoma ham link konin ba in esm link konid:: jadid tarin narm afzarhaye roz http://lord-setup.persianblog.ir/